ازکلام محوری تا هرمنوتیک کلاسیک با تامّلی بر آثار منثور ناصر خسرو
نویسندگان
چکیده
سنّت فکری – فلسفی غرب از افلاطون و ارسطو و حتی پیش تر از آن، تا قرن بیستم و در اندیشه و آرای فردینان دوسوسور زبانشناس سوئیسی، تحت تأثیر رویکردی دو قطبی، گفتار را بر نوشتار ترجیح می داده است. در این نگره، انتقال کامل معنا از طریق «گفتار» امکان پذیر می نمود؛ حال آن که نوشتار تنها فرع و جانشین گفتار قلمداد می شد. بطور طبیعی، چنین رهیافت کلام محورانه ای، سرانجام عرصه را برای هرمنوتیک کلاسیک فراهم می کرد. آن جا که دغدغه وصول به نبّت مولّف، هدف تفسیری عنوان می شد. با نگاهی گذرا به تاریخ و فرهنگ ایرانی- اسلامی، می توان مدّعی شد،که با چنین تجربه وتلقّی ای مشابه ،در گفتمان اندیشگی زبان و ادب کلاسیک مواجه هستیم. چنان که بطور خاص، ناصرخسرو این مهم را سامان بخشیده است. وی از یکسو با تمهید مقدمات نظری و در قالب عناوینی چون «نام و نامدار»، «نطق و قول و کلام» و «قول و کتابت»، به دفاع ازکلام محوری می پردازد و سرانجام به برتری گفتار بر نوشتار رأی می دهد و از دیگر سو، با تفکیک میان تنزیل به عنوان ظاهر کتاب و شریعت و تاویل به مثابه باطن و روح آن، حصول به نیّت مؤلّف را ،هدف غایی مؤوّل معرفی می نماید، این مقال طرح و شرح مبسوط این مدّعا خواهد بود.
منابع مشابه
عالم صغیر و عالم کبیر در آثار منثور ناصر خسرو
فلاسفه انسان را از جهت جامعیت خاص، عالم صغیر و جهان را ار جهت ارتباط میان موجودات و نظم و قاعده معیّنش، انسان کبیر نامیدهاند و معتقدند، نمونهای از آنچه در عالم وجود هست، در انسان نیز هست. خاستگاه نظریه عالم کبیر(Macrocosm) و عالم صغیر(Microcosm) و نظریه اندامواری اجتماع را عمدهً در نظریات افلاطون دانسته اند؛ امّا ردپای آن را میتوان در اندیشههای فلاسفه پیش از او و سایر ملل جست و جو کرد. حکیم ا...
متن کاملعالم صغیر و عالم کبیر در آثار منثور ناصر خسرو
فلاسفه انسان را از جهت جامعیت خاص، عالم صغیر و جهان را ار جهت ارتباط میان موجودات و نظم و قاعده معیّنش، انسان کبیر نامیده اند و معتقدند، نمونه ای از آن چه در عالم وجود هست، در انسان نیز هست. خاستگاه نظریه عالم کبیر(macrocosm) و عالم صغیر(microcosm) و نظریه اندامواری اجتماع را عمدهً در نظریات افلاطون دانسته اند؛ امّا ردپای آن را می توان در اندیشه های فلاسفه پیش از او و سایر ملل جست و جو کرد. حکیم ا...
متن کاملنقدی بر شرح دیوان ناصر خسرو
شرح و تفسیر متون ادبی یکی از کارهای دشواری است که هر ادبیات شناسی توان و همت وارد شدن به آن را ندارد. برای شرح یک دیوان لازم است به مجموعهای از اطلاعات و آگاهیها تسلط داشت تا آن گونه که لازم است، به شرح و تفسیر و تبیین آن اشعار پرداخت. دیوان ناصرخسرو یکی از دیوانهایی است که تعداد اندکی از محققان به شرح آن پرداختهاند. یکی از شروحی که بر این دیوان نگاشته شدهاست، شرحی است که آقایان محمد حسین ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)جلد ۵، شماره ۴، صفحات ۳۱-۶۴
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023